فیلم مستند آب در هاون / روایت آخرین سال های رژیم شاه / قسمت سوم / لینک مستقیم دانلود
مجموعه مستند داستانی «آب در هاون» در ۵ قسمت ۳۰ دقیقهای به نویسندگی و کارگردانی سعید مستغاثی توسط رضا جعفریان برای گروه مستند شبکه دوم سیما تهیه شده که در ایام مبارک دهه فجر انقلاب اسلامی از این شبکه پخش میشود.
سالهای پایانی رژیم پهلوی و موضعگیریها و اقدامات قدرتهای سلطهگر جهانی در حفظ و حراست از بقای آن، از جمله نقاط حساس تاریخ معاصر ایران است که تقریبا از یک پژوهش بی طرفانه و ارائه مستندات معتبر محروم شده و غالبا در هیاهو و پروپاگاندای رسانه های زنجیره ای دنیای غرب ، در غباری از تردید و شبه افکنی پنهان مانده است. مجموعه مستند- داستانی «آب در هاون» تلاش دارد تا براساس مدارک و اسناد و شواهد معتبر داخلی و خارجی (از جمله اسناد وزارت امور خارجه آمریکا و سازمان جاسوسی انگلیس) به دوران حساس و تاریخی سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ در این سرزمین بپردازد و آنچه را که امپریالیسم شرق و غرب در طول این سالها در حمایت از رژیم سلطنتی شاه انجام دادند، در کادر دوربین قرار دهد.
در کنار این بخشهای مستند و داستانی، کارشناسانی همچون علیاکبر ولایتی، حجت الاسلام سیدحمید روحانی، موسی حقانی، صادق طباطبایی، سیدمصطفی تقوی، حسین شمسایی و ناصر میناچی به تحلیل و بررسی و همچنین بازگویی خاطراتشان از سالهای پایانی حکومت پهلوی و نقش نیروهای خارجی در تاسیس و حفظ حکومت فوق میپردازند.

مدت زمان: ۲۷ دقیقه [قسمت سوم]
کیفیت : HDRip (عالی)
حجم کل : ۱۵۴ مگابایت
نویسنده و کارگردان : سعید مستغاثی
امروزه مدارک و اسناد مختلفی موجود است که نشان می دهد ، تصمیم محمد رضا پهلوی در اعلام دولت نظامی و کشتارهای بعدی در جریان حاکمیت این دولت ، با هدایت و حمایت کارتر و برژینسکی اتخاذ شد. سولیوان (آخرین سفیر آمریکا در ایران) در کتاب خاطراتش به نام ماموریت در ایران پرده از این موضوع برمی دارد که مدت کوتاهی پیش از روی کارآمدن دولت ازهاری ، وی از واشینگتن درباره یک دولت نظامی در ایران سوال می کند و در کمال شگفتی پاسخش را خیلی سریع و با صراحت از کاخ سفید دریافت می کند. پاسخی که به نظر سولیوان با سیاست های حقوق بشری جیمی کارتر کاملا مغایر می نمایاند. سولیوان می نویسد: …پاسخ واشینگتن این بود که به نظر دولت آمریکا ، بقای شاه حائز اهمیت است و آمریکا از هر تصمیمی که وی برای تثبیت قدرت و موقعیت خود اتخاذ کند ، حمایت خواهد کرد. در پاسخ واشینگتن با صراحت به این موضوع اشاره شده بود که اگر شاه برای استقرار نظم و تثبیت حکومت خود ، استقرار یک دولت نظامی را ضروری تشخیص دهد ، آمریکا آن را تایید خواهد کرد و از متن پیام چنین مستفاد می شد که آمریکا از هر اقدامی در جهت پایان بخشیدن به اوضاع بحرانی ایران و سرکوب مخالفان حمایت می کند…
سولیوان در ادامه می نویسد :…پیامی که در پاسخ سوال مربوط به احتمال تشکیل دولت نظامی در ایران از واشینگتن دریافت داشتم نه فقط با دستورالعمل های مبهم و مبتذل گذشته مغایرت داشت ، بلکه از یک تغییر کلی در سیاست آمریکا در جهت حمایت جدی از شاه حکایت می کرد. ..
اما در زمان کمی ، سولیوان نیز برای حمایت از جنایات شاه ، قانع می شود. تماس برژینسکی مشاور امنیت ملی جیمی کارتر ، گام مهمی در جهت این اقناع بوده ، چراکه وی ضمن ابلاغ سیاست جدید به سولیوان ، ابراز می دارد که شخصا با شاه صحبت کرده و پشتیبانی جیمی کارتر را از هر نوع اقدام وی برای برقراری نظم و آرامش در کشور اعلام داشته است. پس از آن اردشیر زاهدی سفیر ایران در آمریکا با پیام دیگری از برژینسکی وارد تهران شده و طی جلسه ای با سولیوان به وی ابراز می دارد که برژینسکی اداره امور مربوط به ایران را به دست خود گرفته است. در همین مسیر بوده که زاهدی را به کاخ سفید فراخوانده و ضمن ابلاغ نگرانی جیمی کارتر در مورد اوضاع ایران ، تاکید کرده که در این شرایط شاه باید رویه محکمتر و قاطع تری در پیش بگیرد. به نوشته سولیوان ، برژینسکی ، زاهدی را برای مراجعت به ایران تشویق کرده که شاه را وادارد تا تدابیر جدی تری برای حفظ رژیم خود در پیش گیرد. حتی وقتی زاهدی با نگرانی می گوید که نمی تواند سفارت ایران در آمریکا را خالی بگذارد ، برژینسکی از قول کارتر به او پاسخ می دهد که شما با خیال راحت به تهران بروید ، من سفیر ایران در واشینگتن خواهم بود!
تحقیقات نشان میدهد ، در سال ۱۳۵۷ که سال پیروزی انقلاب اسلامی بود، هیچ دولتی به اندازه انگلستان هیأتهای سیاسی و نظامی برای تأکید بر حمایت لندن از رژیم شاه به تهران گسیل نداشت.
فهرست مهمترین هیأتهای انگلیسی که در سال ۱۳۵۷ به ایران آمدند به قرار زیر است:
- چهارم فروردین ۱۳۵۷: فردریک مالی، وزیر دفاع انگلستان در رأس هیأتی برای ابراز حمایت از رژیم شاه و گفتگو درباره امکان صدور اسلحه به ایران، وارد تهران شد.
- پنجم خرداد ۱۳۵۷: هارولد ویلسون، نخستوزیر سابق انگلیس در رأس هیأتی وارد تهران شد و با شاه دیدار و گفتگو کرد.
- ۱۵ خرداد ۱۳۵۷: در سالروز قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، ۱۰ عضو پارلمان انگلیس به همراه ۵ عضو حزب کارگر و ۵ عضو حزب محافظهکار وارد تهران شدند و با شاه دیدار کردند.
- ۲۲خرداد ۱۳۵۷: ادوارد هیس ، نخستوزیر اسبق انگلستان در رأس هیأتی وارد ایران شد.
- چهارم تیر ۱۳۵۷: وزیر دفاع انگلیس مجدداً در رأس یک هیأت نظامی وارد تهران شد و با شاه ایران دربارهی قراردادهای تأسیسات نظامی اصفهان گفتگو کرد.
- بیست و ششم شهریور ۱۳۵۷: یعنی ۹ روز پس از کشتار مردم در جمعه سیاه ، جیمز کالاهان نخستوزیر وقت انگلستان و رهبر حزب کارگر آن کشور در رأس هیأتی وارد تهران شد و پشتیبانی رسمی خود را از شاه اعلام داشت، وی اظهار امیدواری کرد که برنامه گسترش “فضای باز سیاسی” شاه همچنان ادامه یابد.
- ۱۸ دی ۱۳۵۷: جورج براون وزیر خارجه سابق انگلیس در آستانه فرار شاه وارد تهران شد و حمایت لندن از رژیم شاه را اعلام کرد.
میزان تلاش و تکاپوی انگلیسیها برای حفظ رژیم شاه به مراتب بیشتر از آمریکائیها بود ولی هر دو دولت تا آخرین لحظات امید به باقی ماندن رژیم شاه داشتند و در این جهت تلاش میکردند. نگاه هر دو دولت به انقلاب اسلامی نیز خصمانه بود. آنتونی پارسونز و ویلیام سولیوان سفرای هر دو دولت بلافاصله پس از فاجعه ۱۷ شهریور به دیدن شاه رفتند و به او گفتند که “برخلاف آنچه در سال ۱۹۵۱ در زمان ملی شدن صنعت نفت گذشت این بار کشورهای ما در کنار شما قرار دارند و از شما پشتیبانی میکنند.”
پارسونز پیام جیمز کالاهان نخستوزیر انگلیس را مبنی بر پشتیبانی از شاه به او تسلیم کرد و اطمینان لازم را به او داد و گفت: “میتواند روی این قول حساب کند که انگلستان نه از انجام تعهدات خود طفره خواهد رفت و نه درصدد بیمه کردن منافع آیندهی خود با مخالفان برخواهد آمد.”
سه هفته بعد سفیر انگلیس مجدداً به شاه اطمینان داد که وحدت نظر کامل بین لندن و واشنگتن در سطوح بالا دربارهی مسائل مربوط به ایران برقرار است و حتی تردید دارد که دولت شوروی هم از فعالیتهای ضد رژیم ایران به طور جدی حمایت نماید. او ضمن اشاره به نقش مهم ایران به عنوان بزرگترین بازار صادرات انگلیس در قارهی آسیا، سیاست شاه را مورد تأیید قرار داد و افزود “عزم جزم دولت ایران برای حفظ ثبات و امنیت کشور بریتانیا را دلگرم ساخته است.”
روز ۱۰ آبان ۱۳۵۷ نیز ملکه انگلستان در مراسم افتتاح پارلمان آن کشور ضمن بیاناتش گفت: بریتانیا آرزومند بقای رژیم سلطنتی ایران است.
جیمی کارتر رییس جمهوری وقت آمریکا در خاطرات خویش راجع به وضعیت شاه و موضع گیری آمریکا نسبت به وی در تاریخ ۲ نوامبر ۱۹۷۸ مطابق با ۱۱ آبان ۱۳۵۷ می نویسد:
“…شاه نسبت به آینده خود سخت نگران است و در صدد تصمیم گیری در این مورد است که آیا یک دولت موقت یا یک دولت نظامی بر سر کار آورد و یا اینکه کناره گیری کند. ما شاه را تشویق کردیم مقاومت نماید و روی پشتیبانی ما حساب کند…”
کارتر ادامه می دهد:”…من برای شاه پیامی فرستادم و گفتم از هرگونه اقدام وی حتی تشکیل دولت نظامی پشتیبانی می کنم…”
شواهد و قرائن و اسناد منتشره همچنین خاطرات مسئولین آمریکایی که در سال ۵۷ مستقیما درگیر حمایت از رژیم شاه بودند، نشان می دهد که حتی دخالت نظامی مستقیم ایالات متحده برای حفظ رژیم شاه و مقابله با انقلابیون نهضت امام ، در صورت وخیم تر شدن اوضاع در دستور کار آنها قرار داشت. گری سیک مشاور ارشد شورای امنیت ملی آمریکا در دوران کارتر ، بعدا در این باره در کتاب “همه چیز فرو می ریزد “نوشت :
…نگرانی درباره امنیت ۴۱۰۰۰ آمریکایی مقیم ایران با وجود آنکه هنوز لزوم اقدام فوری درباره آنها مطرح نبود ، از مسائل مهم و نگران کننده ایالات متحده به شمار می رفت..”
در عین حال انقلاب به رهبری حضرت امام خمینی (ره) آنچنان قاطع و توفنده به پیش می رفت که نزد آگاهان سیاسی کمتر جای شک و شبهه برای پیروزی باقی می گذارد . شاید از همین رو بود که سولیوان سفیر آمریکا در ایران در تاریخ ۲۷ اکتبر ۱۹۷۸ در پاسخ به پیام واشینگتن برای هرگونه حمایت نظامی آمریکا از شاه نوشت که مداخله نظامی برای برقراری نظم و امنیت ، تنها زمان حدوث فاجعه را عقب خواهد انداخت.
خاطرات ژنرال هایزر نیز نشان می دهد که نظر فرستاده ایالات متحده برای پرکردن جای شاه نزد ارتشیان نیز با مداخله نظامی سازگار بوده است. او در آخرین جملات کتابش از عدم دخالت نظامی آمریکا به نفع شاه انتقاد می کند و می نویسد:”…در پایان این داستان تراژیک می خواهم دو سوال عمده در مورد مسئله دخالت در امور داخلی هر ملتی را مطرح کنم : اگر اخلاقا درست است که برای حفظ یک متحد وفادار در برابر حمله بیگانگان ، دخالت کنیم ، آیا حفظ یک متحد مستحق و وفادار برعلیه خرابکاران داخلی که از سوی عوامل خارجی برانگیخته شده و حمایت می شوند ، استحقاق کمتری دارد؟ اگر این کار صحیح باشد ، آیا نباید آن را قاطعانه و تمام و کمال با همه توان انجام دهیم؟ معتقدم که آمریکا می بایست این شیوه را اتخاذ می کرد . اگر آمریکا هدفی را دنبال می کند ، باید وسائل آن را نیز فراهم آورد.”
اما اوضاع به گونه ای پیش می رفت و ضربات محکم انقلاب ، آنچنان از چپ و راست برپیکر رژیم شاه و اربابان غربی اش وارد می گردید که فرصت فکر کردن و اندیشیدن را از آنان سلب کرده بود و شاه همچون مشت زنی گیج و گول در رینگ تاریخ را حتی توصیه های خام دستانه دستگاهای عریض و طویل اطلاعاتی و امنیتی غرب نمی توانست از زیر رگبار ضربات در راند بعد خلاص گرداند.
ویلیام سولیوان روز ۹ آبان برابر با ۳۰ اکتبر ۱۹۷۸ باردیگر با شاه دیدار کرده و دو راه برای رفع بحران به وی پیشنهاد داده و در آخر تشکیل یک دولت نظامی را راه حل مناسبی دانشته که در کوتاه مدت می تواند به برقراری نظم و امنیت کمک نماید. روز چهارشنبه ۱۱ آبان برابر ۲ نوامبر ۱۹۷۸ برای نخستین بار از زمان اوج گیری نهضت ، کمیته مخصوصی در سطح مقامات عالی کاخ سفید برای اتخاذ تصمیم درباره به اصطلاح بحران ایران تشکیل شد. در نخستین جلسه این کمیته که به ریاست برژینسکی رییس شورای امنیت ملی آمریکا برگزار شد ، وارن کریستوفر ( معاون وزارت امور خارجه) ، هارولد بروان (وزیر دفاع) ، ژنرال دیوید جونز (رییس ستاد مشترک) ، آدمیرال استانسفیلد ترنر ( رییس CIA ) دیوید آرون (معاون برژینسکی) . گری سیک معاون شورای امنیت ملی حضو داشتند. نتیجه این جلسه ۲ پیام فوری برای شاه بود:
۱- پشتیبانی بی قید و شرط دولت آمریکا از شاه
۲- لزوم اقدامات قاطع برای اعاده نظم و امنیت و حفظ قدرت و اعتبار شاه (یعنی همان چراغ سبزی که مدام شاه از آمریکا درخ است می کرد تا به راحتی و بی دغدغه بتواند سیاست سرکوب و کشتار را گسترش دهد)
نتیجه آن کمیته ، همان شب به تصویب و امضای جیمی کارتر رسید و به شاه ابلاغ گردید. پس از این ابلاغ دستور و اطمینان شاه از حمایت آمریکا بود که قتل عام دانشجویان در دانشگاه و کشتار ۱۳ آبان ۱۳۵۷ اتفاق افتاد و شاه با اسودگی خیال دانشجویان و دانش آموزان را پشت نرده های دانشگاه تهران به دام انداخت و به رگبار گلوله بست. پخش فیلمی کوتاه از صحنه کشتار جوانان ملت ، خون همگان را به جوش آورد و فراز دیگری در نهضت اسلامی مردم ایران ایجاد نمود. تا حدی که حتی دیکتاتور را وادار به عذر خواهی از ملت نمود اگرچه بسیار برای این عذرخواهی دیر شده بود.
با انتصاب دولت نظامی و شدت گرفتن سرکوب و کشتار ، مبارزات و اعتصابات و اعتراضات مردمی نیز اوج تازه ای یافت . در همین شرایط و اوضاع است که دولت آمریکا رسما اعلام کرد که بازهم دسایل و ابزار ضد شورش به ایران خواهد فروخت. این تصمیم اگرچه پیش از این از سوی برژینسکی اعلام شده بود ولی به مرحله اجرا در نیامده بود ولی با گسترش هرچه بیشتر نهضت اسلامی مردم ایران علیرغم دولت نظامی و افزایش سرکوب ، در روز ۹ نوامبر مسئله خرید تجهیزات نظامی فوق اعلام شد.
کلمات کلیدی: مارکسیسم، ژنرال هایزر، رژیم پهلوی، هنری کیسینجر، نفت رژیم پهلوی، لیتزر گود، واشنگتن پست، آمریکا، انقلاب اسلامی، دکتر صادق طباطبایی، علیاکبر ولایتی، حجت الاسلام سیدحمید روحانی، موسی حقانی، صادق طباطبایی، سیدمصطفی تقوی، ویلیام سولیوان، اسرائیل، حسین شمسایی، ناصر میناچی، سعید مستغاثی، لینک مستقیم، دانلود
راهنمای دانلود :
- برای نمایش بهتر فایلهای تصویری سایت در کیفیت بالا با فرمت mkv. یا mp4. از نرم افزارهای PotPlayer یا KMplayer استفاده نمایید.
- نظرات خود در مورد این نوشته یا مشکلات احتمالی درمورد خرابی فایل یا خرابی لینک دانلود فایل های این نوشته در بخش نظرات همین نوشته بیان کنید.